امروز : یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳

 


شماره 261


» بیشتر

بانک مرکزی، در حال مطالعه طرحی برای ادغام، انحلال و اصلاح ساختار بانک‌ها برای کاهش تعداد آنها هستند تا مشخص شود، کدام مؤسسات و بانک‌ها باید در یکدیگر ادغام شوند

 اکبر کمیجانی، قائم‌مقام بانک مرکزی، در‌این‌باره اظهار کرده است: گرچه هنوز برنامه خاصی برای چگونگی ادغام و اصلاح ساختار بانک‌ها وجود ندارد، اما به‌هرحال بانک مرکزی مطالعات کارشناسی خود را برای این مهم در دستور کار قرار داده است.  کمیجانی درباره اینکه کدام یک از بانک‌ها با یکدیگر ادغام می‌شوند، گفته است: هنوز برنامه‌ای وجود ندارد و به‌ویژه مؤسسات اعتباری غیردولتی برای برنامه‌ریزی در این زمینه باید در مجامع و هماهنگی با سهام‌دارانشان، تصمیم‌گیری‌های لازم را انجام دهند. نکته درخور توجه این است که بانک مرکزی در حالی از ادغام بانک‌ها سخن به میان می‌آورد که به گفته سیدبهاءالدین حسینی‌هاشمی، مدیرعامل اسبق بانک‌های صادرات و سرمایه، ما اصلا قانونی برای ادغام بانک‌ها نداریم. ضمن اینکه منظور مسئولان از اصلاح ساختار بانک‌ها نیز بیشتر تمایل به اصلاح رفتار آنهاست، تا بانک‌ها بیش‌ازپیش در برابر سیاست‌های تکلیفی و تسهیلات تحمیلی سر به زیر آورند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، حسینی‌هاشمی  می‌گوید: ادغام بانک‌ها یک رویه متداول و معمول جهانی است و ربط چندانی به کم و زیاد بودن تعداد بانک‌ها ندارد. برای این کار ابتدا باید زمینه مشارکت بانک‌ها فراهم شود تا با اختیار و برای بهبود عملکرد اقتصادی و افزایش سودآوری خود ادغام شوند. مشروح گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

گفته می‌شود زیادبودن تعداد بانک‌ها یکی از مشکلات نظام بانکی کشور است و گویا بانک مرکزی نیز در حال مطالعه طرحی برای ادغام، انحلال و اصلاح ساختار بانک‌ها برای ساماندهی و کاهش تعداد آنهاست. ما چند بانک داریم و چه تعدادی از آنها باید ادغام شوند تا این حوزه ساماندهی شود؟
ما ٤٠ بانک و مؤسسه مالی و اعتباری مجاز داریم؛ اما بحث ادغام بانک‌ها یک مقوله متداول در عرصه بانکداری همه کشورهاست و به تعداد بانک‌ها و کوچکی و بزرگی آنها هم چندان ارتباطی ندارد. ادغام به خود بانک‌هایی بستگی دارد که در عرصه خاصی فعالیت مشابه و همسان دارند که به‌تنهایی هزینه زیادی را برای اداره بانک و ارائه خدمات متحمل می‌شوند و در مجموع نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری آنها پایین است. در حقیقت این بانک‌ها برای نجات خود طالب ادغام می‌شوند. در کشور کوچکی مثل امارات حدود ٦٠ بانک و مؤسسه وجود دارد و در آمریکا هم دو، سه هزار بانک فعالیت می‌کند؛ بی‌دلیل نمی‌شود گفت این تعداد بانک کم یا زیاد است؛ اما ارزیابی اقتصاد ایران نشان می‌دهد اکثر بانک‌ها فعالیت یکسانی انجام می‌دهند و هیچ‌کدام مزیت یا بازار ویژه‌ای ندارند. اگر این بانک‌ها بتوانند با ادغام در یکدیگر، شعب متعدد خود را کم کنند و با هزینه‌های کمتر به مشتریان بیشتری خدمات ارائه دهند، سودآوری آنها افزایش می‌یابد. پس ادغام به بانک‌های ما کمک می‌کند فعالیت خود را با هزینه کمتر و سودآوری بیشتری ادامه دهند. در شرایط فعلی اغلب بانک‌ها در مراکز اصلی تجاری شهرهای بزرگ، ساختمان‌های بزرگ و دارایی‌های زیادی دارند که در صورت ادغام می‌توانند با آزادسازی این دارایی‌ها، منابع درخور ‌توجهی برای پرداخت تسهیلات تجهیز کنند. علاوه‌براین، هم‌افزایی حاصل از ادغام، این امکان را نیز فراهم می‌کند که بانک جدید، جدای از اینکه دیگر رقیب سابق خود را ندارد، با استفاده از توان مدیریتی و امکانات و شعب هر دو بانک به بازار بزرگ‌تری دست پیدا کند. این اتفاق برای بانک‌ها، سهام‌داران آنها و در نهایت برای اقتصاد خوب است. ضمن اینکه بانک‌ها املاک تجاری زیادی نیز دارند که پس از ادغام، آزادشدن این املاک می‌تواند قیمت املاک تجاری را کاهش دهد.

‌بانک مرکزی می‌تواند تعیین کند چه بانکی با کدام بانک دیگر ادغام شود؟
بانک مرکزی نمی‌تواند بانک‌ها را مجبور یا تهدید به ادغام کند؛ مگر اینکه بانکی فاقد شرایط لازم برای ادامه فعالیت باشد، کفایت سرمایه آن پایین باشد و بازدهی خوبی نداشته باشد و وقتی صورت‌های مالی  آن بر مبنای شاخص‌هایی تهیه شود که امکان سودسازی به بانک ندهد، وضعیت اصلی بانک آشکار می‌شود. اگر این بانک‌ها در بورس باشند، با روی‌گردانی سهام‌داران و افت قیمت سهام مواجه می‌شوند، سهام‌داران هم اعتراض می‌کنند و سپرده‌گذاران نیز ممکن است بترسند. در این شرایط برای پیشگیری از این وضعیت‌ها، ادغام یکی از کارهایی است که می‌تواند در دستورکار قرار بگیرد.

‌بانک مرکزی می‌تواند از اهرم انحلال نیز استفاده کند؟
بله، همان‌طور که قبلا هم بانک تات را منحل کرد. بانک مرکزی می‌تواند برای بانکی که تخلفات آن زیاد است، ناتوانی مدیریت ریسک داشته باشد، مخاطراتی برای سپرده‌گذاران و سهام‌داران ایجاد ‌کند یا توان اداره بانک را ندارد، اقدام کند. محدودکردن فعالیت بانک‌های متخلف تا انحلال یا اجبار به ادغام آنها از ابزارهای هر بانک مرکزی‌ای است که شامل بانک مرکزی ایران نیز می‌شود.

‌شما گفتید ادغام بانک‌ها باعث می‌شود دارایی بانک‌ها آزاد شود و بانک‌ها بتوانند با هزینه‌های کمتر، سود بیشتری ببرند. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد بانک‌های ما علاقه شدیدی به ایجاد شعبه و خرید ساختمان‌های متعدد دارند. چه تضمینی وجود دارد که بعد از ادغام توسط بانک مرکزی به این رویه ادامه ندهند؟
از نظر قانونی شعبه‌های بانکی باید حداقل ٥٠٠ متر با هم فاصله داشته باشند در‌حالی‌که حالا فاصله پنج متری هم رعایت نمی‌شود و حتی بسیاری از شعبه‌ها دیوار‌به‌دیوار هستند، این رقابت ناسالم بانک‌ها برای ایجاد شعبه است که وضعیت را به اینجا رسانده که البته دلیل هم دارد. ما ابتدا به‌جای اینکه بانک‌های دولتی را خصوصی کنیم، اجازه دادیم بانک‌های خصوصی تأسیس شوند. در این شرایط بانک‌های خصوصی که ناچار به تأسیس شعبه بودند، رفتند و کنار بانک‌های بزرگ دولتی، جایی که پول زیادی سپرده شده بود، شعبه زدند. مثل اینکه کنار چاه نفت، چاه جدیدی حفر کنند. بعد از آن داخل شعبه را امروزپسند و شیک کردند و با استخدام نیروهای جدید و جوان، به جذب و انتقال سپرده‌ها از چنگ بانک‌های دولتی پرداختند. حتی آن زمان گفتند بانک‌های خصوصی می‌توانند دو، سه درصد بیشتر به سپرده‌ها سود بپردازند. در حقیقت هیچ سپرده جدیدی در اقتصاد ایجاد نشده بود، بلکه در این حالت فقط مشتریان خسته از بوروکراسی و کهنگی بانک‌های دولتی به سمت بانک‌های خصوصی کوچ کردند و همین مسئله بانک‌های دولتی را نیز وادار کرد با هزینه‌های سربار، در مکان‌های بهتری شعبه جدید افتتاح کنند و به مشتریان خود نیز امتیازهای بیشتری بدهند. برخی اسم این اتفاق را تحول در بانک‌ها می‌گذارند؛ اما این رقابت ناسالم هزینه محصول بانکی در کشور ما را به‌شدت بالا برد.

‌ حالا اگر فرضا دو بانک را ادغام کنیم، آیا تضمینی هست که تعداد شعبه‌ها، ساختمان‌ها و همچنین هزینه محصول آنها کم شود؟
بانک‌ها برای همین ادغام می‌شوند که شعبه‌ها، ساختمان‌ها و نیروی انسانی خود را آزاد کنند و هزینه‌های آنها کاهش یابد. همان‌طور که گفتم نمی‌توان بانک‌ها را مجبور به ادغام کرد؛ بنابراین تا نخواهند، ادغام نمی‌شوند، وقتی طالب ادغام باشند حتما برای کاهش شعبه‌ها، ساختمان و هزینه‌های خود دست به این کار می‌زنند. مشکل اصلی ما این است که اصلا قانون ادغام برای بانک‌ها نداریم. در حقیقت ما فقط قانونی برای انحلال داریم که براساس آن باید دو بانک منحل شده و بعد بانک جدیدی تأسیس کنند و سهام‌دار آن شوند؛ مانند بانک‌های تات و صالحین که ادغام و سهام‌دار بانک جدیدی شدند. البته این انحلال نیز به‌شدت بد و نامطلوب است، چراکه در این حالت دارایی‌های هر دو بانک باید تجدید ارزیابی و رقم‌های نجومی به سهام‌داران آنها پرداخت شود؛ بنابراین ابتدا به قانونی برای ادغام نیاز داریم.

‌ اگر بانک‌ها ادغام شوند هم این اتفاق بد و نامطلوب می‌افتد؟
نه، در ادغام، دارایی‌ها به همان قیمت دفتری محاسبه می‌شوند.

‌به نظر شما ادغام بانک‌ها باعث ایجاد انحصار برای بانک‌های بزرگ پس از ادغام نمی‌شود؟
نه، انحصاری ایجاد نمی‌شود؛ چراکه باز هم تعداد بانک‌ها زیاد خواهند بود و انحصاری قلمداد نمی‌شوند. ضمن اینکه بانک مرکزی با انحصار مبارزه می‌کند. البته ناگفته نماند ما حالا ٤٠ بانک داریم و اگر بخواهند آنها را ادغام کنند، شاید تعداد آنها مثلا به ٣٤ بانک برسد. بیش‌ازاین امکان‌پذیر نیست.

‌چرا؟
برای اینکه بانک‌های خصوصی ما ادغام‌پذیر نیستند؛ یعنی صاحبانشان نمی‌گذارند؛ چراکه سهام‌داران اینها، بانک را برای مقاصد خودشان تأسیس کرده‌اند، نه برای جامعه. برخی از این بانک‌ها هم به نهادهای عمومی و نظامی وابسته هستند که بوروکراسی و رفتار متفاوتی دارند و برای انتفاع سهام‌داران ایجاد شده‌اند و فعالیت می‌کنند. حرفی که من از ادغام می‌زنم برای بانک‌های دولتی است؛ مثلا بانک‌های ملی و سپه، تجارت و ملت و بانک‌های صادرات و رفاه، شرایط و قابلیت ادغام دارند؛ اما فلان بانک خصوصی که از سوی عده‌ای خاص از پیمانکاران ساختمانی تأسیس شده اصلا راغب به ادغام با بانک دیگری که مثلا از سوی یک نهاد عمومی تأسیس شده، نخواهد بود. جدای از اینها، مجموعه بانک‌های خصوصی کشور حدود ٢٠ درصد سپرده‌های بانکی را در اختیار دارند و ادغام آنها تغییر بزرگی در وضعیت کلی نظام بانکداری ایجاد نمی‌کند. بانک‌های بزرگ دولتی که هرکدام چند هزار شعبه فعال و امکانات و تشکیلات بزرگی دارند، می‌توانند با ادغام، دارایی‌های هنگفت خود را به نقدینگی تبدیل کنند و برای تغییر وضعیت مؤثر باشند.

‌اغلب وقتی از مشکلات نظام بانکی حرف می‌زنند، اول از تعدد شعب و رفتار بانک‌های خصوصی گلایه می‌شود. شما هم که می‌گویید اینها ادغام‌پذیر نیستند و به فرض ادغام هم این کار اثرگذاری چندانی ندارد. با این حساب آیا اصلا می‌توان ادغام را راهکار درستی برای حل مشکلات بانکی کشور دانست؟
شاید بتوان مؤسسات مالی و اعتباری و صندوق‌ها را با هم تجمیع کرد و بانک جدیدی به وجود آورد. ادغام زوری نیست. بانک مرکزی نمی‌تواند بخش‌نامه بدهد که فلان بانک با فلان بانک ادغام شود. این یک حق قانونی برای کسانی است که می‌خواهند با هم مشارکت کنند؛ پس اول باید این زمینه ایجاد شود و بانک‌ها بخواهند با هم مشارکت کنند. شاید بانک مرکزی بتواند یک بانک کوچک یا یک مؤسسه مالی و اعتباری را که ناتوان از اداره امور خود است زیر پروبال بانک بزرگی ببرد تا مشکلی برای سهام‌داران و سپرده‌گذاران آن ایجاد نشود؛ اما این رفتار برای کل شبکه بانکی تعمیم‌پذیر نیست. به نظر من ادغام در حد همان بانک‌های دولتی امکان‌پذیر است و می‌تواند به بهبود اوضاع کمک کند.

‌به نظر شما در شرایطی که قانونی برای ادغام بانک‌ها نداریم، آیا پرداختن به اصلاح ساختار نمی‌تواند به‌جای ادغام، راهگشا باشد؟ 
اصلاح ساختار یعنی اینکه مطالبات معوق بانک‌ها از ٣٠ درصد فعلی به دو درصد برسد، دولت نیز همه بدهی خود به بانک‌ها را بپردازد، اوراق مشارکت سررسید گذشته را بازخرید کند و بدهی کارفرمایان و پیمانکاران طرف حساب خود را بدهد تا آنها هم بدهی خود به بانک‌ها را بازپرداخت کنند. 
اصلاح ساختاری که حالا از آن صحبت می‌شود می‌خواهد چه کند؟ وقتی یک نانوایی آرد نداشته باشد، ‌هزاربار هم که اصلاح ساختار بشود نمی‌تواند نان بیشتری بپزد چون آرد ندارد. بانک‌های ما هم منابع آزاد قابل‌وام‌دهی ندارند. ضمن اینکه برداشت من از اصلاح ساختاری که درباره آن صحبت می‌کنند، اصلاح رفتار است. مسئولان، از اهل مجلس گرفته تا وزرا و مقامات استانی، همه از بانک‌ها انتظار نامحدود دارند. وقتی هم می‌گویند بانک‌ها باید اصلاح ساختار شوند منظورشان اصلاح رفتار است؛ می‌خواهند رفتار بانک‌ها به‌گونه‌ای اصلاح شود که هرکسی دستور پرداخت تسهیلات داد، بانک‌ها اطاعت کرده و با سود پایین آن‌ را پرداخت کنند درحالی‌که قیمت تمام‌شده محصول در بانکداری ایران گران است و این اصلاح رفتار اصلا در توانشان نیست. 

‌اگر فرضا دو بانک خصوصی کشور که شعب زیادی دارند و اموال زیادی را در قالب شعبه و ساختمان بلوکه کرده‌اند را ادغام کنیم اما ساختار بانک‌ها اصلاح نشود آیا اتفاق جدیدی می‌افتد؟ 
ادغام تعریف مشخصی دارد. یعنی اینکه بانک‌ها بخواهند حداکثر سود را از فعالیت بانکی خود ببرند. هدف یک بانک این است که سودآوری کند و فقط برای اقتصادی‌ترکردن فعالیت خود حاضر می‌شود ادغام شود. اگر بانک‌ها احساس کنند نرخ بازدهی آنها با ادغام کم می‌شود، هیچ‌وقت به این کار تن نمی‌دهند. به عبارتی اگر بانک‌ها بخواهند دوباره بعد از ادغام در همان ساختار قبلی، سیاست‌های تجربه‌شده و غلط گذشته را ادامه دهند، ادغام نمی‌شوند. 

‌با توجه به مواردی که مطرح کردید، آیا ادغام، انحلال و اصلاح ساختار بانک‌ها می‌تواند مشکلی از نظام بانکی کشور حل کند؟ 
مواردی را حل می‌کند اما نمی‌تواند همه مشکلات را از بین ببرد. اینکه نظام بانکداری ما امروز افتاده و توان برخاستن ندارد، حاصل ٤٠،٣٠ سال سیاست‌های دستوری و تکلیفی بوده که در قالب تبصره‌های بودجه و بخش‌نامه و آیین‌نامه‌های مختلف به بانک‌ها تحمیل شده است. در نتیجه این سیاست‌ها بوده که حالا بانک‌ها به‌قدری نحیف شده‌اند که از ادامه فعالیت خود ناتوانند. ساماندهی شبکه بانکداری کشور، اول از همه نیازمند اصلاح ساختار مالی بانک‌هاست یعنی باید سرمایه آنها افزایش پیدا کند و دارایی‌های سمی از ترازنامه آنها خارج شود. برای این کار هم باید پول خرج کرد تا پول تازه (fresh money) جایگزین سپرده‌های بانکی معوقی شود که دیگر قابل‌وصول نیستند. انحلال هم در موارد ضروری برای بانک‌هایی که مخل بازار پول تشخیص داده می‌شوند و ریسک بالایی ایجاد می‌کنند قابل‌اجراست. ادغام هم ابزاری است که به بانک‌ها برای بهبود فعالیت اقتصادی و سودسازی کمک می‌کند

کدخبر:895647- منبع: اقتصاد آنلاین- تاریخ: 20-3-95